می توان متفاوت از قبل شد

ساخت وبلاگ
عمر کوتاه است،حتی از نوع هزار ساله اشدنیا بسیار کوچک است،با تمام اقیانوس ها و قاره ها و شهرها و ده کوره هایشقدرتِ زمان بیشتر از زورِ بازوی حافظه ی ماست.از این روی، فراموشی در پیکرِ روح پیچیده و موزون ما بی جهت گنجانده نشده.لذت‌بخش ترین خوشی ها همچون باد بهاری گذرا وعظیم ترین غم ها نیز، چون طوفانهای استوایی، بالاخره پایانی دارند. آموخته ام باید زندگی کنم.حتی در دشوارترین شرایطسرپا بایستم،محتوای تلخ موقعیت را بنوشم،هر آن چه هست، بگذارم و بگذرمو طبیعتاً به "زندگی کردن" مشتاق تر شوم... آموخته ام باید خودم باشماحساسم را به راحتی پرواز دهم،قفس سکوت و خودخوری هایم را بشکنمو هیچ گاه حسرت هیچ ناگفته ای را بر دلم حک نکنم... هر "لحظه" یک نوزاد است که متولد می شود و قصه ی خودش را دنبال می کند.باید هر "لحظه" را بشناسم تا آن را غریبه نپندارم تا مبادا ناگهان در کمال ناباوری از دستم برودچرا که هیچ لحظه ای دوبار تکرار نمی شود... می دانم زندگی ام با همه ی زیبایی ها و با همه ی جور و جفایش کوتاهست،خیلی کوتاهحیف است که نبض لطیفش، زیر فشار انگشت تکبر و خودخوری ها و نگفتن ها و ندیدن هایمان مسدود شود. گرچهگاهیتلخی ایام، کامم را گس کندامامن،خودم هستمکه هر لحظه را،هر چند کوتاه،در این دنیای کوچکو در گذر نامحسوس زمان،مشتاقانه زندگی میکنم. مهسایازدهم تیر 13956:15 عصر جمعهبرچسب‌ها: گاه و بیگاه + ن می توان متفاوت از قبل شد...
ما را در سایت می توان متفاوت از قبل شد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : new-beginningo بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 23:40

دلتنگی یه حس خوبه که هر وصله ای بهش میچسبه جز هوس.از این که بگذریم، شاید عطر وابستگی ازش به مشام برسه.ولی وابستگی، یعنی عدم توانایی برای ترک کردن.ترک کردن و بی عاطفگی هنر نیست ولی متاسفانه انجامش راحته.دلتنگی یه نفر برای تو، یعنی یک لحظه بیشتر از لحظات قبل، توی فکرش پُررنگ شدی و اون آدم فقط توی اون لحظه اِبرازش کرده.زندگی خیلی کوتاهه، با نگرانی بیهوده، خودتو تغییر نده. نه برای خودت نه برای دیگران.از دلتنگی کسی نسبت به خودت نگران نباش. بجاش خوشحال باش که میتونی گاهی در طول روز موردی برای دلتنگی یه نفر یا چند نفر دیگه باشی. شنبه 12 تیر 13952:17 بعدازظهربرچسب‌ها: گاه و بیگاه + نوشته شده در  سه شنبه بیست و نهم تیر ۱۳۹۵ساعت 14:12&nbsp توسط مهسا  |  می توان متفاوت از قبل شد...
ما را در سایت می توان متفاوت از قبل شد دنبال می کنید

برچسب : ارزشمند, نویسنده : new-beginningo بازدید : 36 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 23:40

سلام اولین صبح زمستونی سال 1395 بخیر هوا سرد و عالیه. لذتبخش و سرحال کننده. اونقدر عالی که حال نه چندان خوش یکی مثل منو میتونه تغییر بده. چقدر سالها، هفته ها و روزها و شبها زود میگذره! پاییز هم رفت... نمیدونم چرا این روزها دلم برای دیروزهام تنگ میشه. همه اش احساس میکنم که باید از دیروزم بیشتر و بهتر استفاده میکردم. همه اش احساس میکنم که چیزی رو از دست داده ام. هر چی هست، احساس خوبی نیست. چون غمگینم میکنه. نمیدونم این احساس علامتی از افسردگی حساب میشه یا نه. ولی یک جور حس کرختی و لمس بودن بهم میده. چند روزه که در طول روز دو سه مرتبه به خودم میام و میبینم چند دقیقه ای هست که رفته ام توی فکر و چشمام بی دلیل به نقطه ی خاصی خیره شده و احساس میکنم صورتم حالتی شبیه شمع آب شده رو پیدا کرده که داره میچکه روی زمین! گمان کنم اینم یک جور افسردگیه. نیست؟ امروز مثل همیشه، از وبسایت تاروت رنگی که هر روز صبح بهش سر میزنم، داشتم دیدن میکردم که ناگهان مطلبی رو دیدم. به نظرم این مطلب میتونه بهم کمک کنه تا از این حالت نجات پیدا کنم. البته اگر به نکاتش عمل کنم! لینکشو میذارم که اگر کسی مثل من این روزها با احساسی شبیه احساس من درگیره، بخونه و شاید بتونه از این حالت ناجور رها بشه. پیش از هر چیز امیدوارم حال و احوالت خوب و خوش باشه اما اگر خدای نکرده احساس افسردگی میکنی و دوست داری این مطلب رو می توان متفاوت از قبل شد...
ما را در سایت می توان متفاوت از قبل شد دنبال می کنید

برچسب : افسردگی,ناخوانده,خوانده؟, نویسنده : new-beginningo بازدید : 72 تاريخ : پنجشنبه 16 آذر 1396 ساعت: 23:40